کد مطلب:134076 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:116

نهضت هایی که از حادثه ی کربلا الهام گرفت
سومین اثر عمیق و مهمی كه واقعه طف آنرا بوجود آورد نهضتهای


اصیلی است كه با الهام از آن واقعه انجام شد، این قیامهای خونین كه تقریباً رهبری همه آنها را سادات و بنی هاشم برعهده داشتند خود یكی از ثمرات شیرینی است كه فداكاریهای بی دریغ حسین علیه السلام و یاران عزیزش آنرا ببار آورد زیرا تا آنروز هر چند جنگهای فراوانی در اسلام بوقوع پیوسته بود (همانند نبرد علی و فرزندش حسن علیهماالسلام) كه در آنها مردان اصیل و آزاده ی اسلام سخت با ستمكاران و فرصت طلبان پیكار كردند و فداكاریهای بسیاری انجام دادند اما آن جنگها همگی بصورت برخورد حكومتی با حكومت دیگر بود و هر دو طرف از امكانات «دو قدرت» برخوردار بودند، از جنبه ی نفرات و سلاح گرفته تا آذوقه و اقتصاد هر دو جبهه دارای شرائط مساوی و یا قدری ضعیفتر بودند، اما واقعه كربلا اینگونه نبود، در آنجا قدرت» تنها در یكطرف بود و حكومتی در برابر حكومت قرار نداشت. در آنجا دو طرف نه تنها دارای شرائط مساوی نبودند بلكه از نظر امكانات و نیرو درست در دو قطب مخالف بوده اند، در حادثه ی نینوا یك طرف پیكار یزید است كه در راس قدرت قرار دارد و از همه ی امكانات و عوامل مادی بطور وسیع و بی سابقه ای برخوردار است اما طرف دیگر یعنی جبهه ی حسین علیه السلام نه قدرت دارد و نه حكومت بله تنها جمعی آزاد مردان خدا ساخته و شریف بودند كه تعدادشان از صد نفر تجاوز نمی كند، و اینان (به عكس رقیب خود) دستهای پر از فضیلتشان از همه ی امكانات مادی تهی است! نه اسلحه ی كافی دارند و نه وسیله سواری و حتی نه آب و نه نان اما با اینحال


نشان دادند كه در حكومت جباران و ستمگران- آنجائی كه برای عدالت و آزادی، فضیلت و شرف ارزشی نیست مرگ شرافتمندانه به مراتب از زندگی ننگین و سازش با آنها بهتر است.

آری اینگونه پیكار و جنگ با این شرائط كاملا متفاوت تا آنروز سابقه نداشت و برای اولین بار این حسین و یاران آزاده ی وی بودند كه نشان دادند ممكن است جمعی كوچك و نفراتی محدود بدون داشتن هیچگونه امكانات مادی در یك محیط خفقان آور و در حكومت بیدادگران نعره های حق طلبانه خویش را از دل بر كشند و بخاطر هدفهای خدائی و انسانی با دستی خالی پیكار كنند هر چند در آن راه جان خود را از كف بدهند اما چون بر خدا و حق تكیه دارند پیروز گردند.

آری از اینجا است كه ما تنها قیام خونین حسین علیه السلام (نه جنگهای اصیل گذشته) را الهام بخش آن نهضتهای كوچك- ما اصیل و پر ثمر- می شمریم كه بوسیله بنی هاشم و سادات در برابر حكومتهای غاصب بوجود می آمد و تردیدی نیست كه نقش همان قیامها و جنبشها- با حجم كوچكشان- در حفظ موجودیت اسلام و قوانین عدالت گستر آن بسیار حیاتی و حساس بوده است زیرا تردیدی نیست كه اگر دوران حكومت زمامداران بعد با نهایت آرامش و بدون دردسر می گذشت بدون شك آنها كه نه با اسلام رابطه ی گرمی و نه با ملت پیوندی داشتند كمتر احساس احتیاج می كردند كه به مقررات اسلامی و حفظ شئون دینی تظاهر كنند و از ستم بمردم بپرهیزند اما آن جنبش ها و قیامهای مسلحانه ای كه بوسیله ی


سادات و بنی هاشم انجام می گردید آنهم توأم با محبوبیت خاصی كه خاندان پیغمبر علیهم السلام بعد از حادثه ی كربلا بدست آورده بودند گاهی آنچنان مشكل عظیم برای حكومت ها و خلفای ناشایسته وقت بوجود می آورد كه آنها را به سقوط و شكست قطعی تهدید می نمود، بدون شك در چنین شرائط، آن جباران خود را به حفظ حقوق مردم و مقررات و تظاهر به رعایت اصول و مبانی اسلامی بیشتر محتاج می دیدند تا از این راه هم بر محبوبیت خویش در بین مردم بیفزایند و هم از حمایت اجتماع در برابر سادات بیشتر برخوردار باشند و از طرف سوم بهانه ای هم بدست مخالفین خود و بنی هاشم نداده باشند.

با این حساب نقشی كه قیام سادات در برابر حكومت های ناشایسته وقت از نظر محفوظ ماندن ظواهر اسلام و نام مقدس پیامبر گرامی و رعایت حقوق مردم داشت جای هیچگونه تردید نیست، و این نهضتها خود یكی از آثار مهم و ثمرات شیرینی است كه بدون شك از نهضت ریشه دار و عمیق حضرت حسین بن علی (ع) الهام می گرفت.

خوانندگان عزیز- تا اینجا ما علل و عواملی كه منجر به قیام مقدس حضرت حسین علیه السلام گردیده بود مورد برسی قرار دادیم و روشن ساختیم كه چگونه شرائط ناگوار فراوانی كه تا شصتمین سال هجرت پیامبر بزرگ اسلام صلی اللَّه علیه و آله بوجود آمده بود، ضرورت آن نهضت را ایجاب می نمود و نشان دادیم كه چگونه اگر حسین علیه السلام در برابر فرزند معاویه تسلیم می گشت تا چند سال دیگر نه از اسلام خبری بود و


نه از آورنده ی آن و اگر نامی از اسلام باقی می ماند تعالیم و ماهیت آن جز همان مسائلی نبود كه الهام دهنده ی آن حكومت های بنی امیه و دستگاههای وسیع تبلیغاتی آنها باشد و طبیعی است كه چنین اسلامی با اسلام واقعی كمترین شباهتی نداشت و تنها یك منبع نیروئی بود كه در اختیار بنی امیه در راه تأمین جاه طلبی آنها و تخدیر نیروی انسانها قرار داشت، ولی فرزند فاطمه سلام اللَّه علیها با آن فداكاری و جانبازی بی سابقه ای كه انجام داد اسلام و تعالیم عالیه انسانی آن و عدالت آزادی را از یك سقوط همیشگی و حتمی نجات بخشید و بقاء آنها را برای ابد تضمین نمود.

در اینجا قسمت اول كتاب پایان یافت و اكنون بخواست خداوند قسمت دوم بحث را آغاز می كنیم.